صفحه اصلی
درباره مجموعه
معرفی مجموعه
معرفی مدیران و مسئولین
مجموعه ها
اخبار
مقالات
گزارش تصویری
گزارش تصویری
گزارش ویدیویی
مزایده و مناقصه
مزایده
مناقصه
سرمایه گذاری
تماس با ما
اطلاعت تماس
نظرات و پیشنهادات
چهارشنبه, 05 اردیبهشت, 1403
WEDNESDAY, April 24, 2024
a
درباره مجموعه
معرفی مجموعه
معرفی مدیران و مسئولین
مجموعه ها
اخبار
مقالات
گزارش تصویری
گزارش تصویری
گزارش ویدیویی
مزایده و مناقصه
مزایده
مناقصه
سرمایه گذاری
تماس با ما
اطلاعات تماس
نظرات و پیشنهادات
یک شنبه 15 مرداد
دکتر سلطانیفر: در بلندمدت به حضور خانوادهها در ورزشگاهها امیدواریم
چاپ خبر
دکتر سلطانیفر: در بلندمدت به حضور خانوادهها در ورزشگاهها امیدواریم
وزیر ورزش و جوانان در گفت و گو با روزنامه ایران که در ویژه نامه این نشریه با عنوان« 1400 روز با دولت یازدهم » به چاپ رسیده است از مسائل مختلف حوزه ورزش و جوانان صحبت کرد.
به گزارش پایگاه خبری وزارت ورزش و جوانان، متن این گفت و گو را در ادامه می خوانید.
خرداد، ماه عجیبی است؛ اینبار برای ورزش ایران در بیست و دومین روزش با صعود تاریخی تیم ملی فوتبال ایران بدون حتی یک گل خورده به جام جهانی 2018 روسیه همراه شد. درست ساعاتی قبل از دیدار تیم ملی فوتبال ایران مقابل ازبکستان در مرحله نهایی انتخابی جام جهانی به سئول رفتیم تا روبهروی شخص اول ورزش کشور در خصوص مسائل مختلف چه در عرصه سیاسی و چه در حوزه ورزش به گفتوگو بنشینیم.
آنچه در مورد سلطانیفر به خوبی قابل فهم بود گره خوردن سرنوشت او با کرسی وزارت ورزش بود. نمایندگان وقت نهمین دوره مجلس شورای اسلامی حتی تصورش را هم نمیکردند که کابینه دولت یازدهم به انتها نرسیده باید وی را در قامت وزیر ورزش و جوانان ببینند، همانهایی که در سال 92 با عدم رای اعتماد به او عاملی برای حضورش در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری شدند. در نهایت اما دولت با محمود گودرزی در نیمه راه به بن بست رسید و مجددا سلطانیفر را به مجلس شورای اسلامی پیشنهاد کرد تا اینبار با حداکثر آرا به عنوان وزیر ورزش و جوانان انتخاب شود.
با وزیر دولت روحانی در ارتباط با مسائل مختلفی صحبت کردیم، از ابتدای دولت یازدهم گرفته تا سرنوشتش در ابتدای دولت دوازدهم، از حضور بانوان و خانوادهها در ورزشگاهها تا استعفا از شورای شهر تهران و حضور در سازمانی که از مشایی و بقایی تحویل گرفته بود، از فضای سیاسی مجلس نهم که یکبار او را آچمز کرد تا مجلس دهم که به او با حداکثر آرا اعتماد کردند...
مشروح گفتوگوی ما در ادامه با مسعود سلطانیفر خواندنی است.
در مورد سابقه آشناییتان با دکتر روحانی بگویید.
آقای روحانی را همه مردم کشور میشناسند ولی ارتباط دو طرفه ما به حدود 23 سال قبل یعنی سال 1373 برمیگردد که یک سری زمینههای مشترک همکاری بین ما به وجود آمد و بعدا در یک سری موارد همکاری کردیم.
از همان زمان ارتباط خیلی نزدیکتری با ایشان و برادرشان پیدا کردیم و این روند تا سال 1384 که دولت دوم آقای خاتمی دورهاش تمام شد، ادامه داشت. من در دولت آقای خاتمی دو دوره استاندار بودم. دوره اول استاندار زنجان و دوره دوم استاندار گیلان، بعد از آن که آقای احمدی نژاد رییس جمهور شد، تمام آن تیم کنار گذاشته شدند و از آنجا که برای استانداران برکناری حکم مشاور در وزارت کشور صادر میشد، ما هم در کنار کار مشاور همکاری نزدیکی را با مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام شروع کردیم.
در حوزه معاونت اقتصادی بیشتر با خود دکتر روحانی، دکتر نوبخت و تا حدودی آقای واعظی همکاری میکردیم. تقریبا در 8 سالی که دولت آقای احمدی نژاد روی کار بود ما یعنی از سال 84 تا 92 در مجمع تشخیص مصلحت با دکتر روحانی هم ارتباط نزدیکی داشتیم و پروژههای مختلف را انجام میدادیم تا اینکه در انتخابات 92 پس از دو سه دورهای که به صورت غیر قطعی اعلام میکردند که میخواهند در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنند، تصمیم گرفتند به صورت جدی وارد عرصه رقابتهای مربوط به ریاست جمهوری شوند و از همان زمان بنده به همراه آقایان نوبخت، واعظی، بانک، صالحی امیری و ترکان تصمیم گرفتیم که به ایشان کمک کنیم.
با پرچم اعتدال و توسعه کار خود را شروع کردید؟
خیر، دکتر روحانی کاندیدای اعتدال و توسعه نبود هرچند اعتدال و توسعه هم از وی حمایت میکرد. ایشان کاندیدای حزبی نبود. کاندیدای تفکری بود به نام اعتدال و اعتدال گرایی که خیلی نزدیک بود به تفکر مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی. اینکه ما بگوییم ایشان با تفکر کارگزاران یا اعتدال و توسعه آمد، خیر اینگونه نبود. هم کارگزاران و هم اعتدال و توسعه از ایشان حمایت کردند مثل سایر اصلاحطلبان و گروههای دیگری که حمایت خود را اعلام کردند. حلقه اصلی مدیران حامی دکتر روحانی عضو حزب اعتدال و توسعه نبودند. برخی از دوستان مثل آقای نوبخت، واعظی و بانک عضو حزب اعتدال و توسعه بودند ولی بنده، آقای ترکان و صالحی امیری عضو هیچ حزبی نبودیم. در حقیقت ما خودمان تفکر اعتدال را در همه زندگیمان قبول داشتیم و میگفتیم که همیشه تندروی از هر طرف که باشد محکوم به شکست است و آن چیزی که میطلبد کشور با آن تفکر اداره شود تفکر اعتدال و تفکر خردگرایانه است، تفکری که به صورت عقلایی و برای پرهیز از تندروی باید به آن روی آورد.
زمانی که نتایج انتخابات اعلام شد، چرا مسئولیت سازمان میراث فرهنگی به شما پیشنهاد شد؟
در انتخابات سال 92 بنده نماینده آقای روحانی در ستاد انتخابات کشور بودم. در روزی که شمارش آرا صورت گرفت شاید من اولین کسی بودم که متوجه شدم آقای روحانی پیروز شدهاند.
اولین تماس را نیز بنده با آقای فریدون، برادر آقای رییس جمهور گرفتم و به ایشان تبریک گفتم. البته ما یک ارزیابی از ستادهای انتخاباتیمان داشتیم، ولی این ارزیابی غیر رسمی بود. بنده نماینده آقای روحانی در ستاد انتخابات کشور بودم و تقریبا هر نیم ساعت یک بار با ایشان و اطرافیانی که حضور داشتند تماس میگرفتم و روند تحولات مربوط به شمارش آرا را به اطلاع ایشان میرساندم. تصور میکنم 13-12 ساعت طول کشید تا در نهایت حدود ساعت 20 بود که وزیر کشور اعلام کرد دکتر روحانی برنده انتخابات شده است.
در طول شمارش نه تنها نخوابیدیم بلکه چند بار هم با مسئولان دعوایمان شد. آن موقع معاون سیاسی وزارت کشور مرتضوی بود و من در برخی از مواقع احساس کردم که روند شمارش آرا ممکن است با مشکلاتی روبهرو شود، بالاخره اختلافاتی به وجود آمد که در همان ساعات جلسات حساسی را برگزار کردیم و خداراشکر ختم به خیر شد.
به یاد دارم که در زمان اعلام پیروزی دکتر روحانی در مغرب همه خبرنگاران حضور داشتند، خبر که اعلام که شد بلافاصله از طریق رسانهها به مردم اطلاع رسانی کردند و دوستان آمدند که تبریک بگویند. شاید حدود 20 دقیقه طول کشید تا بعد از این تبریکها از وزارت کشور بیرون بیایم، جلوی در وزارت کشور خیابان بسته شده بود و مردم در حال شادی و مضاعف بودند. از دیدن این صحنهها خیلی متاثر شدم و اشک شادی از چشمانم روان شد. همان موقع همسرم با بنده تماس گرفت تا تبریک بگوید، آن روز هم مصدف با تولدم بود اما همسرم قصد داشت پیروزی در انتخابات را تبریک بگوید. وقتی وی متوجه صدای بغض آلودم شد پرسید که چرا بغض کردهای؟ گفتم این اشک شادی است. به او گفتم وقتی میبینم بعد از یک دوره پرتنش و پرالتهاب و همراه با معظلات فراوان اقتصادی 8 ساله، از آن تفکر و رویکرد فاصله میگیریم و همین که خوشحالی مردم را مشاهده میکنم خوشحالم.
از فضای اولین ملاقاتتان با دکتر روحانی پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری بگویید.
هرچند همان روز شمارش آرا با ایشان در ارتباط بودم اما آنقدر اطرافشان شلوغ شده بود که دو سه روز طول کشید تا ایشان را ببینم. در نهایت کارگروههای بررسی برنامههای کاری دولت و تعیین وزرا بر اساس شاخصها و ملاکها آغاز به کار کرد که بنده از همان روز اول به دو دلیل در دو کار گروه حضور داشتم. در ابتدای امر به دلیل سابقه زیادم در وزارت کشور در کارگروه وزارت کشور عضویت داشتم و همچنین به دلیل اطلاعات وسیع ورزشی که داشتم و دو سال هم طی در سالهای 75 و 76 قائم مقام سازمان تربیت بدنی بودم مسئولیت کارگروه ورزش را بر عهده گرفتم.
شرایط به گونهای پیش رفت که بنده به عنوان وزیر پیشنهادی ورزش و جوانان انتخاب شدم اما در نهایت به سازمان میراث فرهنگی رفتم. هرچند همان روز در انتخابات شورای شهر تهران رای آوردم و به عنوان عضو شورای شهر تهران انتخاب شدم، بعضا با خودم فکر کردم که در شورا کار خود را ادامه دهم و به دولت نیایم اما دوستان گفتند که اگر در دولت حضور داشته باشم بهتر است.
پیشنهاد وزارت ورزش در نهایت به بنده ارائه شد اما بنا به دلایل مختلف که شرح آن مبسوط است، نمایندگان مجلس شورای اسلامی تصمیم گرفتند که ابتدای امر به 6 نفر از وزرای پیشنهادی رای اعتماد ندهند و سه نفر از وزرای پیشنهادی را تایید نکنند. شاید وزارت ورزش و جوانان نباید جزو آن سه دستگاه انتخاب میشد و باید وزارتخانه دیگری را جایگزین میکردند که نمیخواهم از آن نامی ببرم.
به هر صورت در دقیقه 90 جای دو وزارتخانه برای عدم رای اعتماد عوض شد و من جزو سه وزیری بودم که رای اعتماد نیاوردم. افراد دیگر دکتر نجفی برای وزارت آموزش و پرورش و دکتر نیلی برای وزارت علوم بودند. آقای نجفی بعد از اینکه به عنوان وزیر آموزش و پرورش رای نیاورد، به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری رفت. من هم بعد از رای عدم اعتماد به شورای شهر تهران رفتم. نزدیک به 6 ماه در شورا بودم اما در این مدت هم ارتباط خود را با مجموعه دولت حفظ کردم تا اینکه برای آقای نجفی به عنوان رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کسالتخاص و مشکل قلبی پیش آمد.
یک روز آقای نهاوندیان با بنده تماس گرفت و من هم از چیزی خبر نداشتم. گفتند که آقای نجفی از جهت جسمی دچار مشکل شده و دکترش اعلام کرده که باید کار سنگین را کنار بگذارد و دکتر روحانی گفتهاند که شما به سازمان میراث فرهنگی بیایید.
بنده هم گفتم هرچه خیر است و پس از صحبتهای لازم کمتر از یک هفته حکم نهایی صادر شد. 10 یا 11 بهمن سال 92 بود و هنوز عمر دولت به 6 ماه نگذشته بود که مجبور شدم از شورای شهر تهران استفاده کنم و در سازمان میراث فرهنگی مشغول به کار شوم.
استعفای شما از شورای شهر تهران موجب شد که وزن جریان اصولگرایان سنگینتر شود.
خیر، آقای صابری که به عنوان عضو علیالبدل به جای من به شورا وارد شد در لیست اصلاح طلبان بود. در ابتدای امر ما یک جریان 14 نفره داشتیم که در انتخاب ریاست شورای شهر توانست رای دو نفر دیگر از اعضا را نیز جذب کند و در انتخابات ریاست شورا در دوره اول موفق شویم اما در انتخاب شهردار معادله به هم خورد.
در سازمان میراث فرهنگی شرایط برای شما چگونه پیش رفت؟
زمانی که سازمان میراث فرهنگی به بنده تحویل داده شد با مشکلات بسیار فراوانی روبهرو بود و با توجه به اینکه به حیاط خلوت دولت دهم تبدیل شده بود کلیه شرکتهای زیر مجموعه این سازمان گریبانگیر مشکلات بسیاری بودند و وضعیت بسیار نامناسبی داشتند. همه صاحبنظران در ابتدای امر به بنده گفتند که تو هم بیش از شش ماه نمیتوانی در این سازمان فعالیت کنی. اما درنهایت بنده حدود 33 ماه در سازمان میراث فرهنگی مشغول بودم و آن سازمان به هم ریخته و آشفته به عنوان دستگاه نمونه کشوری در جشنواره شهید رجایی معرفی شد و در مجموع فعالیت ما به ویژه در بخش گردشگری و حفظ میراث فرهنگی بسیار موفق بود، امیدوارم در ادامه راه نیز این سازمان مسیر موفقی را طی کند.
چه شد که رییس جمهور پیشنهاد حضور در وزارت ورزش و جوانان را به شما ارائه کرد؟
با توجه به سیاستهایی که دولت و رییس جمهور داشتند، تصمیم به ترمیم در برخی بخشهای کشور اتخاذ شد. حدود 8 تا 9 ماه قبل از انتخاب من به عنوان وزیر ورزش و جوانان بود که مجددا جناب دکتر روحانی بنده را خواستند و اعلام کردند که باید در ورزش اتفاقات جدیدی رخ دهد و با توجه به بررسیهای انجام شده هرچند در گردشگری عملکرد موفقی داشتهاید اما کسی جز شما را نمیتوانیم به عنوان وزیر ورزش و جوانان انتخاب کنیم.
فضای مجلس شورای اسلامی برای دومین بار که به عنوان وزیر پیشنهادی معرفی شدید بودید چگونه بود و چه تفاوتهایی با دوره اول که صلاحیتتان تایید نشد پیدا کرده بود؟
فضای مجلس شورای اسلامی در مرتبه دوم که نمایندگان تغییر کردند مثبت بود و با توجه به عملکرد قابل دفاع بنده در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری مورد قبول نمایندگان بود و تقریبا همه نمایندگان مجلس این مسئله را قبول داشتند. در نهایت هم بنده بین سه وزیر پیشنهادی بیشترین رای اعتماد را کسب کردم و روزی که در صحن مجلس حضور یافتم 109 نماینده در موافقت با بنده و 9 نفر نیز در مخالفت با بنده ثبت نام کرده بودند که این رای اعتماد بالا مسئولیت بنده را پس از تصدی پست وزارت سنگینتر کرد.
باید بگویم بر خلاف دوره قبل که نمایندگان مجلس شورای اسلامی در سال 92 عموما برخورد سیاسی با وزرای پیشنهادی داشتند در سال 95 فضا این گونه نبود. به یاد دارم که در دوره اول مجلس شورای اسلامی هیچ کمیسیونی از بنده در مورد ورزش سوال نپرسید و در مورد اینکه برنامههای ارائه شده مناسب یا غیر مناسب است و یا اینکه نقاط ضعف و مثبت این برنامهها چیست سوالی پرسیده نشد!
در سال 95 مجلس به طور تخصصی تایید صلاحیت را بررسی کرد و کمیسیونهای تخصصی مباحث مرتبط با ورزش همگانی، قهرمانی، بانوان، استعدادیابی، فدراسیونها و... را مطرح کردند.
وزارت ورزش و جوانان را در چه شرایطی تحویل گرفتید؟
باید تاکید کنم که دکتر گودرزی زحمات بسیاری را در وزارت ورزش و جوانان انجام دادند و بخشهایی از مشکلات ورزش را حل و فصل کردند و کارنامه خوبی داشتند، هرچند که مشکلات ورزش کشور بسیار زیاد است و با مشکلات ساختاری و بنیادی مواجهایم بنابراین باید طی چند دوره متمادی فعالیتهای اساسی و بنیادی به عنوان اولویت ورزش کشور تعریف شود.
وزارت ورزش و جوانان از ادغام دو سازمان ملی جوانان و سازمان تربیت بدنی تشکیل شده و برخی معتقد بودند که ادغام انجام شده ادغام درستی نبود، به خصوص این منتقدان اعتقاد دارند که طی چند سال گذشته آن گونه که باید و شاید به مسائل جوانان رسیدگی نشد و مرتبط با آنها تحت الشعاع ورزش کشور قرار گرفت.
واقعیتی که وجود دارد این است که مسائل جاری ورزش آنقدر گسترده است که خواسته یا ناخواسته وقت بسیاری را از وزیر به خود را ختصاص میدهد. در این بین جوانان نیز مشکلات عدیده ای دارند که در قالب یک وزارتخانه یا سازمان حل نمیشود و نیازمند همگرایی بین دستگاههای مختلف است. مشکلات جوانان ما به اشتغال، تحصیل، مسکن، اوقات فراغت، ازدواج و... مربوط میشود و همه این موارد در اختیار وزارت ورزش نیست چرا که ابزارهای آن در یک دستگاه متمرکز نشده است.
حتی سازمان ملی جوانان نیز به تنهایی نمیتواند مسائل مرتبط با جوانان را حل کند و ما باید به فرمولی برسیم که حلال مشکلات جوانان باشد. اینکه ما تصور کنیم سازمان ملی جوانان میتواند مهمترین مشکلات مربوط به جوانان از اشتغال و ازدواج گرفته تا مسکن و... را حل کند قابل تامل است.
سازمان ملی جوانان طبیعتا نقش اجرایی ندارد و نقش آن برنامهریزی، هماهنگی و رصد امور مربوط به جوانان است. مهمترین معضل جوانان در حال حاضر اشتغال است و ابزار حل این مشکل در اختیار سازمان ملی جوانان نیست و دستگاههای اقتصادی مختلف در مسائل مربوط به جوانان از ازدواج گرفته تا اشتغال، مسکن و...دخیل هستند.
به بخشی از فعالیتهای دولت یازدهم در حوزه جوانان هم اشاره کنید.
زمانی که دولت در سال 92 تشکیل شد تعداد سازمانهای مردمنهاد مرتبط با وزارت ورزش در کل کشور کمتر از 50 مورد بوده است اما در حال حاضر به مرز 2000 مورد رسیده است و این حاکی از 40 برابر شدن تعداد سمنها است.
بودجه بخش جوانان وزارت ورزش و جوانان در سال 92 برابر 6 میلیارد تومان بود که در سال 96 این رقم به 400 میلیارد تومان رسیده است و این عدد 66 برابر شدن بودجه بخش جوانان را نشان میدهد.
خانههای جوانان که پیش از این در دولت آقای خاتمی تشکیل شده بود، به طور کلی در دولت احمدی نژاد به ادارات دیگر واگذار شد و از بین رفت. روزی که دولت دوازدهم کشور را تحویل گرفت خانه جوان نداشتیم و در حال حاضر 45 خانه جوان داریم که دو سوم آن طی 7 ماه از زمان حضور بنده در وزارت ورزش و جوانان به راه افتاده است.
یکی از اقدامات دیگر اصرار به ایجاد دفاتر مشاوره و راهنمایی ازدواج است و معتقدیم با توجه به اینکه سرنوشت بسیاری از زوجهای جوان در سه الی پنج سال اول منجر به طلاق میشود نیازمند راهنمایی چه قبل و چه حین ازدواج هستند. تعداد این دفاتر در گذشته حدود 20 مورد بوده که در حال حاضر به 200 مورد رسیده است. در کنار این موارد در بحث وام ازدواج نیز در سال 92 حدود 2900 میلیارد تومان وام در کل کشور با سقف 3 میلیون تومان به هر نفر تعلق گرفت اما در سال 95 این تسهیلات به حدود 10 هزار میلیارد تومان رسید تا سقف آن برای هر نفر به 10 میلیون تومان افزایش یافت و نزدیک به یک میلیون و 100 هزار نفر در این سال وام ازدواج دریافت کردند و بنده فکر میکنم عمده امکاناتی که وجود داشته در وزارتخانه مورد استفاده قرار گرفته است.
در مورد سایتهای همسریابی رویکرد وزارت ورزش و جوانان چیست؟
بسیاری از سایتهای همسریابی، سایتهای غیر مجاز هستند و تنها تعداد معدودی وجود دارند که متناسب با شرایط و ضوابط موجود کشور از جمله ضوابط وزارت ورزش و جوانان و دستگاههای اجرایی ذیربط مجوزهای لازم را کسب کردهاند اما در مجموع اکثر سایتهای همسریابی غیر مجاز بوده و مورد تایید وزارتخانه نیستند.
آیا این مسئله به نوعی به رسمیت شناختن همسریابی مجازی در کشور تلقی می شود؟
نمیتوان منکر تاثیرگذاری مثبت و استفاده مطلوب از قابلیتهای فضای مجازی بود چرا که مقابله با این پدیده و نادیده گرفتن آن درست نیست و باید بدانیم که فضای مجازی امکان مناسبی است و میتوان از آن بهرهبرداریهای مناسبی داشت. تصور ما این است که میتوانیم از این ابزار در جهت انجام وظایف و مسئولیتهای خود استفاده کنیم و به منظور استفاده از برنامهها و سیاستگذاریهای خود از آن بهرهمند شویم. در این بین اما سوء استفادههایی نیز توسط برخی افراد صورت میگیرد که مورد تایید ما نیست و باید با آن مقابله کنیم.
به سراغ مسائل ورزشی برویم. اتفاقی در میانه راه دولت یازدهم رخ داد و با توجه به وضعیتی که در وزارتخانه وجود داشت دولت تصمیم گرفت شما را به عنوان وزیر جدید ورزش و جوانان معرفی کند، علت این اتفاق چه بود؟
این که چه اتفاقی رخ داد را بنده پاسخگو نیستم، اما میتوانم به یک مسئله اشاره کنم و آن این است که ما در ورزش ظرفیتها، ضرورتها و مقتضیاتی داریم و وزیر ورزش باید تعاملات لازم را در این خصوص ایجاد کند و بتواند سیاستگذاری و نظارت را به گونهای تنظیم کند که از تمامی بخشها در ورزش کشور حمایت و پشتیبانی لازم را کسب کند تا در نهایت منافع ملی به عنوان هدف اصلی تامین شود.
در کنار این مسائل حفظ ثبات و آرامش از دیگر مسائلی است که باید توسط مسئولان حاکم شود و در ورزش نیز که با حواشی مختلف همراه است اگر اصل بر حفظ آرامش و ثبات نباشد مشکلات مختلفی ایجاد میشود. بنده هم از زمانی که در وزارت ورزش و جوانان مشغول به کار شدم تلاش کردم ثبات و آرامش لازم را ایجاد کنم تا به جای برخورد و کشمکش با همه مدیران ذیربط و زیرمجموعه شاهد تعامل منطقی و عملیاتی باشیم و تاکنون نیز در این رابطه دستاوردهای خوبی داشتهایم.
پس از ایجاد آرامش و ثبات در بدنه ورزش نیز باید به سمت فعالیتها و نتایج کیفی گام برداریم. ماحصل حضور ورزش ایران در 17 دوره رقابتهای المپیک 18 مدال طلا، 21 مدال نقره و 29 مدال برنز بوده است که همه آنها به تعبیری در چهار رشته ورزشی به دست آمدهاند که شامل کشتی، وزنهبرداری، تکواندو و یک مدال نقره در رشته دوومیدانی بوده است.
به نظر میرسد دیگر وقت آن رسیده است که بتوانیم در المپیک 2020 در رشتههای دیگری از جمله کاراته، صخرهنوردی، تیراندازی و قایقرانی مدال کسب کنیم، در مجموع نگاه بنده به این است که اگر بتوانیم ثبات و آرامش لازم را ایجاد کنیم میتوانیم با داشتن تعاملهای لازم به نتایج درخوری برسیم.
بزرگترین چالش ورزش کشور که شما به عنوان وزیر ورزش و جوانان آن را طی دوره مدیریتی حس کردید چیست؟
چالش در ورزش کشور بسیار زیاد است و با مشکلات بسیاری مواجهیم، از حاکمیت حاشیه بر اصل و متن گرفته تا جنجالسازیهایی که تا حدی از میزان آن کاسته شده است. دومین موضوع خصوصیسازی در ورزش کشور است چرا که ظرفیت به منظور واگذاری بخشهای مختلف به ویژه در ورزش کشور به بخش خصوصی بسیار بیشتر از آن چیزی است که هم اکنون وجود دارد.
پس از این موارد استقلال فدراسیونها از دیگر مسائلی است که باید بر اساس الگوهای موجود در دنیا توسعه یابد. همچنین نقش وزارتخانه در جهت سیاستگذاری، برنامهریزی و نظارت باید افزایش پیدا کند و باید کلیه امور مربوط به تصدیگری به فدراسیونها و هیاتهای ورزشی واگذار شود.
حضور و نقش بخش خصوصی در ورزش دنیا بسیار پررنگ است اما در ورزش کشور ما این گونه نیست و دیگر زمان آن فرارسیده تا بسترهای لازم فراهم شود و بتوانیم از ظرفیتهای بخش خصوصی استفاده کنیم.علاوه بر این در رشتههای پایه و پرمدال باید برنامهریزی اساسی در دستور کار قرار گیرد تا نتایج مورد نظر کسب شود و شاهد تاثیرگذاری این رشتهها در سالمسازی جامعه و افتخارآفرینی در این رشتهها باشیم.
توجه به ورزش بانوان از زمان حضور شما در وزارت ورزش و جوانان از جمله مسائلی بود که در دستور کار قرار گرفت. علاوه بر این شاهد پیگیریهایی در زمینه حضور تماشاگران خانم در سالنهای ورزشی بودیم که در نهایت پس از کشمکشهای مختلف در رقابتهای لیگ جهانی والیبال عملی شد.
واقعیت این است که حق بانوان ما آن گونه که باید و شاید در ورزش کشور داده نشده است و به سهمی که باید نرسیدهاند هرچند که در کشور ما ملاحظات اعتقادی و شرعی وجود دارد که حتما برایمان اصل و خط قرمز هستند و باید رعایت شوند اما با رعایت همه ملاحظات فرهنگی و اعتقادی میتوانیم شاهد حضور پررنگتر بانوان در عرصههای مختلف ورزش کشور چه در بخش مدیریتی و چه در سایر بخشها باشیم. همچنین ظرفیت حضور بانوان در رشتههای مختلف ورزش چه در بخش ورزش همگانی و چه در ورزش قهرمانی وجود دارد که باید به آن توجه کنیم.
هرچند نباید منکر این مسئله هم شویم که در حال حاضر بانوان کشور در رشتههای مختلف مشغول فعالیت هستند و رشتههای جدید دیگری نیز وجود دارند که میتوانند با توجه به ملاحظات فرهنگی و شرعی ما به آنها پرداخته شود. به طور مثال در مورد رشته بسکتبال اقدامات مختلفی انجام شد و بنده معتقدم در خیلی از رشتههای دیگر نیز میتوانیم با همگرایی کشورهای دیگر از جمله کشورهای اسلامی شاهد حضور بانوان در سایر رشتههای ورزشی باشیم.
و اما حضور بانوان به عنوان تماشاگر در سالنها و ورزشگاهها...
بنده به دلیل اینکه از سالها قبل علاقهمند به ورزش بودم و قبل از انقلاب هم در دوره نوجوانی و جوانی به ورزشگاه میرفتم باید بگویم که در آن زمان بانوان به ورزشگاه میآمدند.
به هر حال ما در کشور ملاحظاتی داریم و نیازمند انجام هماهنگی در بخشهای مختلف هستیم تا یکی از وعدههای دولت و رییس جمهور را محقق کنیم. شروع کار از رقابتهای لیگ جهانی والیبال کلید خورد و در این رابطه باید از جنجالسازی پرهیز کنیم چرا که هرچه فضا در این خصوص به سمت و سوی حاشیه و جنجال برود کار سختتر میشود. باید یک سری فعالیتهای توجیهی صورت گیرد و اجازه دهیم دستاندرکاران به همه زوایای کار آشنا شده و نسبت به آن مطلع شوند. مطمئن هستیم در بلند مدت این مسئله حل شدنی است و ابتدا بهتر است که در سالنها و رشتههای سالنی حضور خانوادهها را شاهد باشیم.
مگر در سینما خانوادهها حضور نمییابند، بنابراین ما میتوانیم این فضا را در سالنها داشته باشیم هرچند که نیازمند اقدامات فیزیکی و فعالیتهای فرهنگی و توجیهی هستیم که نیازمند صبر، حوصله، مداومت و پرهیز از جنجالسازی است تا حرکتی که آغاز شده ادامه یابد.
فکر میکنید که روزی شاهد حضور خانوادهها در ورزشگاه آزادی باشیم؟
نه در کوتاه مدت، اما امیدوار هستیم که اگر از جنجال و حاشیهسازی فاصله بگیریم به تدریج در این مسیر گام برداریم و با کمک برخی مراجع دینی و فرهنگی چه در شورای عالی انقلاب فرهنگی، چه در شورای اجتماعی کشور و چه از طریق مراجع تقلید و علما، نیروی انتظامی و سایر بخشهای مرتبط با این موضوع شاهد حضور خانوادهها در ورزشگاهها باشیم.
در مورد پرداخت حق پخش تلویزیونی رقابتهای فوتبال از طریق صداوسیما با توجه به اینکه سازمان مذکور خود را مکلف و متعهد نمیداند اقدامی صورت نگرفته و همین مسئله موجب شده که عدم تخصیص اعتبار بسیاری از باشگاههای کشور را به ورطه ورشکستگی ببرد، در این رابطه فدراسیون فوتبال هم توانی برای ملزم کردن صداوسیما برای پرداخت حق پخش تلویزیونی رقابتهایی فوتبال ندارد.
اتفاق بسیار خوبی که در ورزش کشور طی مدت اخیر رخ داد احکامی بود که در برنامه پنج ساله ششم توسعه درخصوص ورزش به تصویب رسید و این اتفاق بزرگی است. یکی از این احکام که اتفاق بزرگ و تاریخی بود اختصاص 0.27 درصد از مالیات بر ارزش افزوده است که رقم معادل سالانه آن حدود 1300 یا 1400 میلیارد تومان میشود و اگر طی دوره پنج ساله استمرار یابد میتوانیم بسیاری از پروژههای نیمه کاره خود را به اتمام برسانیم.
عملی شدن این مصوبه را انقلابی در ورزش کشور میدانیم که میتوان از آن به عنوان آغاز دوره تحول در رشتههای همگانی، بانوان، عشایری و روستایی، جانبازان و معلولان یاد کرد. در این بین نیز 20 درصد از این اعتبارات به بخش جوانان و 15 درصد هم به ورزش آموزش و پرورش اختصاص یافته است.
حکم دوم در زمینه سرمایهگذاری بخش خصوصی در ورزش است که همه این سرمایهگذاری به عنوان هزینه قابل قبول مالیاتی در برنامه ششم لحاظ شده و از این پس هر کس در ورزش سرمایهگذاری کند به عنوان هزینه قابل قبول مالیاتی محسوب میشود که موجب تشویق بخش خصوصی خواهد شد.
حکم سوم که باید به آن اشاره کرد در خصوص تغییر کاربری زمینهای مورد نیاز ورزش و حکم چهارم نیز در مورد هزینه حق پخش رقابتهای تلویزیونی فوتبال بود که دولت باید در سال اول با صداوسیما تعیین تکلیف کند.
بنده از ابتدای تصویب این قانون با آقای علی عسگری رییس سازمان صداوسیما صحبت کردم و گفتم شرایطی به وجود آمده که با توجه به ناهماهنگیهای موجود در صداوسیما با بدنه ورزش کشور هم ما و هم شما متضرر میشوید. فرمولی که ما دنبال میکنیم نتیجه برد – برد دارد که هم صداوسیما و هم ورزش کشور به ویژه فوتبال و والیبال از آن منتفع میشوند.
رییس سازمان صداوسیما نیز دستور داد تا کمیتهای در این رابطه تشکیل شود و ما نیز کمیتهای را تشکیل دادیم که ریاست آن بر عهده معاونت ورزش قهرمانی وزارت ورزش و جوانان است و اعضای آن رییس فدراسیون فوتبال و مدیران عامل باشگاه بزرگ از جمله استقلال، پرسپولیس و تراکتورسازی هستند که سامانه هواداری دارند تا با هماهنگی جزئیات کار مشخص شود، بنای ما بر این است که با سیاست برد – برد موجب منتفع شدن ورزش کشور و سازمان صداوسیما شویم چراکه باید به بهترین شکل ممکن از ظرفیت موجود داخلی بهره ببریم.
در مورد تاثیر برجام بر ورزش کشور توضیح دهید.
برجام در بخشهای مختلف کشور تاثیرات مثبت زیادی داشته است، اگرچه بداخلاقیها و بدعهدیهایی نیز از سوی برخی طرفهای مقابل خود داشتهایم اما شاهد آن هستیم که روز به روز گرهها در حال باز شدن است و خوشبختانه در جهت حل مشکلات حرکت میکنیم و با ورود سرمایهگذاران خارجی قراردادهای مختلف منعقد میشود. باید بدانیم که برجام توافق ما با آمریکا نیست و در این قضیه ایران با جامعه بینالمللی توافق کرده است.
در عرصه ورزش کشور نیز اتفاقات خوبی رخ داده است و از روز اجرای برجام تا حدود 18 ماه پس از آن بیش از 60 مورد میزبانی داشتهایم و رویکرد جامع بینالمللی ورزش، داشتن تعامل و ارائه میزبانی به ایران بوده است و به خوبی تاثیرات برجام بر ورزش کشور دیده میشود چراکه پیش از این تقاضاهای میزبانی از سوی ایران ارائه میشد که مورد قبول نبود و حضور ایرانیها را در مجامع بینالمللی ورزشی خیلی جدی تلقی نمیکردند که خوشبختانه فضا پس از برجام تغییر کرده و تصور ما بر این است که میتوانیم بسیاری از مسابقههای جهانی را میزبانی کنیم و با پاسخ مثبت مراجع بینالمللی مواجه شویم.
باشگاههای ایرانی حاضر در لیگ قهرمانان آسیا طی مدت اخیر به دلیل فشار برخی کشورهای عربی از جمله عربستان سعودی و امارات از میزبانی در کشور محروم شدهاند و به نظر میرسد فدراسیون فوتبال توانایی رقابت با لابی اعراب در کنفدراسیون فوتبال آسیا را ندارد.
در گذشته تبلیغات بر علیه ایران بسیار بیشتر بود اما اکنون به واسطه برجام و تعامل منطقی و خردگرایانه این مسئله کاهش یافته است. در مورد اقدامات عربستانیها نیز در مراجع حقوقی بینالمللی پیگیریهایی را انجام میدهیم که امیدواریم به نتیجه برسیم و تصور بنده بر این است که سعودیها باید در بلند مدت نسبت به این مسئله تمکین کنند و به شرایط گذشته بازگردند تا همه چیز به روال عادی بازگردد.تاکید من این است ایران نه تنها برای میزبانی رقابتهای خود،بلکه مشورهای دیگر است.مانند مقدماتی جام جهانی 2018 روسیه و بازیهای عراق که در ایران برگزار می شود.
آیا در دولت دوازدهم حضور خواهید داشت یا خیر؟
این سوال را باید از دکتر روحانی بپرسید.
تمایل دارید که در وزارت ورزش و جوانان فعالیت خود را ادامه دهید؟
من همواره سرباز جمهوری اسلامی بودهام و در طول 38 سال گذشته هرگز برای خودم تصمیم نگرفتهام و همواره نظام برای بنده تصمیمگیری کرده است.
اگر به شما پیشنهادی در این رابطه ارائه شود پاسختان چیست؟
خدمت کردن در دولت تدبیر و امید که برخاسته از رای 24 میلیونی مردم است برای هر فردی افتخار بزرگی محسوب میشود و شاید بزرگترین توفیق زندگی است. افتخار بزرگی بود که در دولت یازدهم فعالیت کردم و توفیق بزرگ دیگری است اگر بتوانم در دولت دوازدهم خدمت کنم.
تهران، کیلومتر 7 بزرگراه فتح
خیابان خلیج فارس، بلوار رهنما
مجموعه سوارکاری و چوگان نوروزآباد
مجموعه های سوارکاری
021 - 6626 87 94
info@eqc.ir
درباره مجموعه
معرفی مجموعه
معرفی مدیران و مسئولین
مجموعه ها
مزایده و مناقصه
مزایده
مناقصه
سرمایه گذاری
ارتباط با مدیر مجموعه
ارسال پیغام
پیگیری پاسخ پیغام
تماس با ما
اطلاعات تماس
نظرات و پیشنهادات
©2017 Equitation Complexes, All Right Reserved
Web Design
AtrinGroup
دریافت فایل